الهه ی الهام
انجمن ادبی
«حس گمشده» تمام برگ هایش زیر و رو شد مسعوده جمشیدی
سلامی دوباره به دوستان عزیزم مسعوده جمشیدی،بدون تعارف یکی از امیدهای آینده شعر و ادب پارسی ست. هم شعر می گوید هم داستان می نویسد. دختر محترم و مؤدب و مهربان و قدرشناسی که هنوز دانش آموز دبیرستانی است.فردایی روشن را برای مسعوده ارزو می کنم .آخرین سروده اش را بخوانید و نظر بدهید. لطفاً!!! «چشمان تو...» «داستان عشق ماتفسیر چشمان تو بود خط به خطَّ خواب ها تعبیر چشمان تو بود خالی از هر مردمانی بود این قلبم ولی این همه دلدادگی تقصیر چشمان تو بود می تنیدم دور خوداز رنج و حسرت پیله ای حال اگر پروانه ام تدبیر چشمان تو بود تو مرا آواره ی غربت سرای غم مبین کشور دیرینه ام کشمیر چشمان تو بود.» شعر: مسعوده ی جمشیدی چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:افغان,حمیرا قادری,مسعوده جمشیدی,حسن سلمانی, :: 16:6 :: نويسنده : حسن سلمانی موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||||||||
|